تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می شوید به ساعت نگاه می کنید 7 صبح است و شما باید 8:30 در محل کارتان حاضر باشید
فهمیدن این موضوع چندان سخت نیست البته باید به شرایط زندگی و خانوادگی خود توجه کنید یعنی مثلا باید در مورد رفت به سفر با بقیه اعضای خانواده تبادل نظر کنید آنچه ما بررسی می کنیم به فرض هم نظری اعضای خانواده است در مقاله ای دیگر در مرد غیر هم نظرها گفتم
یعنی اگر شما به تنهایی زندگی می کنید و یا فرزند خانواده هستید که در مورد سفر مستقل هم عمل می کنید و یا همه با هم در یک گروه خانوادگی یا دوستانه هم نظر هستید اوکی؟؟؟
تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می شوید به ساعت نگاه می کنید 7 صبح است و شما باید 8:30 در محل کارتان حاضر باشیدبا خود فکر می کنید که این چه عذابی است چه کار سختی چرا باید یان همه زجر بکشیم تا کی باید این وضع ادامه داشته باشدخلاصه با هر زحمتی هست از جا بلند شده و آماده می شوید و راه می افتید در راه همه چیز به نظر بد بی نظم می اید همه بی توجه به قانون و حقوق یکدیگرند در محل کار از اینکه مثل هرروز باید کارهایی را انجام دهید و مسئولیت هایی به عهده دارید که خواه ناخواه برای شما استرس به همراه دارد کار تمام می شود البته بعد از شونصد ساعت!!!!! اینجا یا می خواهید سریع خود را به خانه برسانید ( یعنی کسی یا چیزی در خانه دارید که با بودن در کنارش حالتان خوب است) ویا اصلا پیش خودتان فکر می کنید که چرا باید مدام بروم و فردا دوباره برگردم
در حالت اول یک روز یا حداقل چند ساعت به جایی بروید که کسی کنارتان نباشد و تلفن همراه و... همه را خاموش کنید خوب فکر کنید آیا شغلی که دارید همانی است که
همیشه به آن فکر می کردید و خودتان را در آن جایگاه می دیدید ؟؟؟
و اگر قرار باشد کار دیگری کار دیگری بکنید چه شغلی را انتخاب می کردید اینجا به توانایی و موقعیت فعلی توجه نداشته باشید و فقط یر خواسته قلبی خود متمر کز شوید
اگر شغل فعلی شما برای رسیدن به هدفی است خاص است و برای کسب تجربه و سرمایه آن را انجام میدهید آیا آن هدف آنقدر ارزشمند است که بخاطرش حاضرید چه بکنید
خوب به اینها فکر کنید اگر با شغلتان مشکل دارید باید فکر اساسی در مورد آن فکر کنید اما اگر نه که خوشبختانه فقط کمی خسته هستید همین
چند روز سفر حال من را خوب می کند؟